دسته بندي : <-PostCategory->
زن رشتیه میره خط مقدم بر می گرده می پرسن چه کار مفیدی انجام دادی . دستاشو می گذاره رو شکمش می گه یه بچه عراقی اسیر کردم....!
رشتي ميره جبهه بعد كه بر ميگرده دوستاش ميگن اون جا معجزه هم ديدي ميگه هان پشت سنگر داشتم كف دست ميزدم امدم خانه ديدم زنم حامله شده.
جشنواره فیلم تخیلی رشت :
1- زن باوفا
2- شب های بی اصغر آقا
۳- خوش غیرت
۴- حلال زاده
۵- پسری که یک پدرداشت!!! (برنده سیمرغ بلورین)
رشتيه در مجلس ترحيم زنش نوحه ميخونده : گلي گم کرده ام ميجويم اورا به هر مردي ميرسم ميبويم او را